چکیده :
اقتصاد اسلامی مبتنی بر وحی است. وحی بر توجه انسان به مبدأ و معاد تأکید دارد و با ایجاد ارتباط بین انسان و خالق از یک سو و انسان و معاد از سوی دیگر، در مقام آن است که انسان را به نامتناهی وصل نماید؛ با ازلیّت پیوند دهد و او را ابدی کند تا با مشاهده نتایج فعالیت ها و رفتارهای خویش و یقین به ثمربخشی آن ها در جهان پس از مرگ، راه تکامل را بپیماید. انسان در این مکتب، با نگرشی کاملاً متفاوت نمایان می گردد و این نگرش رفتارهای اقتصادی او را تحت تأثیر قرار می دهد.
انسان اقتصادی در این مکتب، در مصرف، به رزّاقیت الهی و در تولید، به توحید افعالی معتقد است. قبض و بسط رزق را از ناحیه خداوند می داند و به توزیع تکوینی الهی نیز معتقد است و در یک جمله، در سراسر رفتارهای او توحید تجلّی می کند. برخلاف این، در نظام سرمایه داری واژه هایی همچون تدبیر الهی، توحید ربوبی، مشیّت الهی، رزاقیت خداوند، توحید افعالی و توزیع تکوینی بی معنا بوده، انسان محدود و بریده از مبدأ و معاد است.
البته انتساب دست ساخته های انسان به خداوند به معنای نفی تأثیر عوامل طبیعی و مادی نیست. فعالیت تولیدی عنصر اساسی در طلب روزی است. قانون «علّیت» بر جهان آفرینش حاکم و عالَم، عالَمِ اسباب است:
نظرات شما: نظر